دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۴۷ ب.ظ
بسم تعالی
📌 #پندانه
🔸چند سال پیش همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم
🔹روانپزشک گفت: "فقط یک سال هفتهای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم.
🔸شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم.
پرسید، "چرا نیومدی؟"
🔹گفتم، "خب، جلسهای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پسانداز کردم و یه وانت نو خریدم."
🔸پزشک با تعجّب گفت، "عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟"
🔹گفتم: "به من گفت اگه پایههای تخت خواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمیتونه زیر تختت قایم بشه!"
🔺برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم
📌 http://gharib-madineh-dehdasht.blog.ir/
دوشنبه 1397/1/6
حکایت جالبی بود ...